بخش اول
معاملهگری چیست؟
معاملهگری (trading)یکی از مفاهیم پایهای اقتصاد است که شامل خرید و فروش یک دارایی (asset)میباشد. این دارایی ممکن است کالا و یا یک خدمت باشد. در این مبادله خریدار مبلغی را به فروشنده میپردازد. البته شیوههای دیگر مبادله نیز وجود دارد که فقط کالا و یا خدمات بین دو سمت معامله جابجا میشود. با راهنمای جامع معامله گری ارزهای دیجیتال برای تازه واردان همراه آکادمی صرافی تبدیل باشید.
در بستر بازارهای مالی، داراییهایی که معامله میشوند ابزارهای مالی (financial instrument) نامیده میشوند. این ابزارها میتوانند شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، زوج ارز بر روی بازار فارکس، قرارداد آپشن، قرارداد آتی، محصولات اهرمی، ارزدیجیتال و بسیاری دیگر باشد. اگر ایم اصطلاحات برای شما جدید است نگران نباشید، در ادامه گفتوگو در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
لغت معاملهگری به صورت رایج به معاملهگری کوتاه مدت اشاره میکند، جایی که معاملهگران به صورت فعال به موقعیتهای معاملاتی وارد و از آنها خارج میشوند. البته این تعریف ممکن است کمی گمراه کننده باشد. درحقیقت معاملهگری به طیفی از استراتژیهای مختلف مانند معاملهگری روزانه، معاملهگری نوسانی، معاملهگری روندی و بسیاری دیگر گفته میشود. نگران نباشید، ما با جزئیات به همه میپردازیم.
سرمایهگذاری چیست؟
سرمایهگذاری (investing) به تخصیص منابع به امید ایجاد سود گفته میشود. اینکار ممکن است شامل سرمایهگذاری روی یک استارتآپ به منظور ایجاد یک کسبوکار باشد ویا خرید زمین با هدف فروش آن درآینده با قیمتی بالاتر. در بازارهای مالی اینکار عمولا شامل سرمایهگذاری بر روی ابزارهای مالی (financial instruments) به امید فروش آنها به قیمتی بالاتر در آینده میباشد.
بازده مورد انتظار یکی از مفاهیم اصلی در سرمایه گذاری میباشد. (که به آن نرخ بازده سرمایهگذاری (ROI) گفته میشود.). در نقطه مقابلِ معاملهگری، سرمایهگذاری عموما رویکردی بلند مدتتر به اندوختن ثروت دارد. هدف یک سرمایهگذاری (investor) ثروت اندوزی (build wealth) در یک بازهی بلند مدت است. (سالها و حتی دههها) راههای مختلفی برای انجام اینکار وجود دارد، اما سرمایهگذاران اغلب از فاکتورهای بنیادی (fundamental) برای شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری مناسب استفاده میکنند.
سرمایهگذاران به دلیل رویکرد بلند مدتی که دارند عموما با نوسانات کوتاه مدت قیمت نگران نمیشوند و از این جهت غالبا منفعل عمل کرده و از مشاهده ضررهای کوتاه مدت نگران نمیشوند.
سرمایهگذاری در مقابل معاملهگری، تفاوت در چیست؟
هر دوی معاملهگران و سرمایهگذاران به دنبال سود ساختن در بازارهای مالی هستند. اما شیوههای آنها در دستیابی به این هدف نسبتا متفاوت است.
به صورت کلی، سرمایهگذاران به دنبال کسب بازده (return) در بازه زمانی طولانی تر هستند. (به سالها و یا دههها فکر کنید) از آنجا سرمایهگذاران افق زمانی بلندتری دارند، بازده مورد انتظار آنها نیز بالاتر است.
از سوی دیگر معاملهگران، در تلاشند تا از نوسانات بازار (market volatility) بهره ببرند. آنها با دفعات بیشتری به موقعیتهای معاملاتی وارد و از آنها خارج میشوند و معمولا انتظار سود کمتری از هر معامله دارند. (زیرا آنها عموما همزمان وارد چندین معامله میشوند.)
کدامیک بهتر است؟ کدامیک برای شما مناسبتر است؟ تصمیم با شماست.
شما میتوانید به آموزش خودتان در مورد بازارهای مالی بپردازید و سپس با سرمایه گذاری و معاملهکردن چیزهای بیشتری بیاموزید. در طول زمان قادر خواهید بود که تصمیم بگیرید که کدام شیوه برای اهداف مالی شما، شخصیت شما و شیوه معاملاتی شما مناسبتر است. فراموش نکنید که سرمایهگذاری و معاملهگری را با شیوهای برای یک شبه پولدار شدن نباید اشتباه گرفت.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی (fundamental analysis)شیوهای برای ارزیابی ارزش داراییهای مالی است. یک تحلیلگر بنیادی فاکتورهای مالی و اقتصادی را مطالعه میکند تا ببیند آیا ارزش یک دارایی منصفانه است یا خیر. این فاکتورها میتواند شامل شرایط کلان اقتصادی مانند وضعیت کلی اقتصاد و شرایط صنعت و یا کسب و کارهای مرتبط با آن دارایی باشد که عموما از طریق دنبال کردن شاخص های پیشرو و تاخیریِ اقتصادی خرد انجام می پذیرد.
در مورد ارزهای دیجیتال، تحلیل بنیادی ممکن است شامل نوظهوری از علم داده باشد که به با داده های بلاکچین عمومی سر و کار دارد که on-chain-metrics نامیده میشود. این شاخص ها شامل hash rate شبکه، نگهدارندگان بزرگ، تعداد آدرسها، تحلیل تراکنشها و بسیاری موارد دیگر باشد. استفاده از دادههایی که به صورت بلاکچین عمومی (public bluckchain) وجود دارد ،میتواند اندیکاتورهایی ایجاد کند که جنبههایی از کلیت سلامت شبکه را تعیین میکند.
از تحلیل بنیادی به صورت گسترده در بازار بورس و فارکس استفاده میشود و در شرایط فعلی، کمتر در ارزشگذاری ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. این طبقه داراییها آنقدر جدید هستند که یک چارچوب جامع و استاندارد برای تعیین ارزش بازار آنها وجود ندارد. در واقع محرک اصلی بازار سفته بازیها، انتظارات و روایتهاست که در این حالت عوامل بنیادی اثر ناچیزی بر روی قیمت ارزهای دیجیتال میگذارند. با این وجود شیوههای دقیق ارزشگذاری ارزهای دیجیتال با بالغتر شدن بازار توسعه خواهد یافت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) رویکردی متفاوت دارد. ایدهي اصلی پشت تحلیل تکنیکال این است که حرکات تاریخی قیمت میتوند نشان دهد که قیمت در آینده چطور رفتار خواهد کرد.
تحلیل تکنیکال به دنبال یافتن ارزش ذاتی (intrinsic value) یک دارایی نیست. درعوض، به تاریخچهی فعالیتهای معاملاتی نگاه میکند و سعی میکند که براساس آن فرصتها را شناسایی کند. تحلیل حرکات قیمت، حجم، الگوهای نموداری، استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و بسیار از ابزارهای دیگر، شیوههایی است که تحلیل تکنیکال از آن برای سنجیدن نقاط ضعف و قوت بازار استفاده میکند.
علاوه بر این تحلیل تکنیکال تنها ابزاری برای پیشبینی احتمال حرکات آتی قیمت نیست، بلکه میتواند چارچوبی ارزشمند برای مدیریت ریسک باشد. از آنجاکه تحلیل تکنیکال مدلی برای تحلیل ساختار بازار فراهم میکند، مدیریت معاملات را مشخص و قابل اندازهگیری میکند. در همین بستر، اندازهگیری ریسک اولین گامی است که باید مدیریت شود. به همین دلیل تحلیل تکنیکال تنها ابزاری برای معاملهگران نیست، بلکه به عنوان چارچوبی برای مدیرت ریسک میتوان از آن استفاده کرد.
تکنیکهای تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر بازار مالی اِعمال شود و امروزه به طور گستردهای توسط معاملهگران ارزهای دیجیتال به کار گرفته میشود. اما آیا تحلیل تکنیکال واقعا کار میکند؟ پیشتر طرح کردیم که ارزشگذاری بازار ارزهای دیجیتال به طور گستردهای با رفتار سفتهبازان رانده میشود و آنها میتوانند تنها با تکیه بر فاکتورهای تکنیکال به موفقیت دستیابند.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکال – کدام بهتر است؟
این مساله تنها به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. در واقع، چرا از هر دو استفاده نمیکنید؟ اکثر روشهای تحلیل بازار زمانی بهترین کارکرد را دارند که باهم ترکیب شوند. در این شیوه شما احتمال اینکه شما بتوانید فرصتهای سرمایهگذاری قابل اتکاتری پیدا کنید بالا میرود. ترکیب استراتژیهای معاملاتی مختلف میتواند کمک کند تا تعصبات را از تصمیمگیریهای خود حذف کنید.
گاها از این مفهوم با نام confluence (تلاقی) نام برده میشود. معاملهگرانی که با این شیوه کار میکنند، معمولا چند استراتژی مختلف را با هم ترکیب میکنند تا از مزایای همه آنها منتفع شوند. ایده پشت این روش این است که فرصتهای معاملاتی که از ترکیب چند استراتژی ایجاد میشوند از آنچه تنها با یک استراتژی ارائه میشود، قوی تر است.
چه چیزی محرک بازارهای مالی است؟
قیمت یک دارایی به سادگی با تعادل عرصه و تقاضا تعیین میشود. به زبان دیگر، توسط خریداران و فروشندگان مشخص میشود. جایی که عرضهی یک کالا با تقاضا روبرو میشود، بازار نامیده میشود اما چه چیز دیگری میتواند ارزش یک دارایی مالی را پیش براند؟
همانطور که پیشتر در مورد آن صحبت کردیم، میتواند فاکتورهای بنیادی مانند، وضعیت اقتصاد باشد. همچنین ممکن است فاکتورهایی مانند ارزش بازار ارزهای دیجیتال باشد. همچنین ممکن است فاکتورهای دیگری مانند حس بازار (market sentiment) یا اخبار جدید باشد.
با این همه تمام این موارد فاکتورهایی است که باید در نظر گرفته شوند، اما آنچه واقعا قیمت یک دارایی را در یک لحظهی خاص تعیین میکند به سادگی تعادل عرضه و تقاضاست.
روندِ بازار چیست؟
یک روند، جهت کلی است که قیمت یک دارایی به آن سمت حرکت میکند. در تحلیل تکنیکال، روندِ بازار عموما با استفاده از پرایس اکشن (price action)، خطوط روند و یا میانگینهای متحرک تعیین میشود.
به صورت کلی، ۲ نوع روند بازار داریم: بازارگاوی و بازارخرسی. یک بازار گاوی شامل یک روندِ پایدارِ صعودی است، جایی که قیمت به صورت مداوم بالا میرود. در طرف مقابل یک بازار خرسی، شامل یک روندِ پیوستهی نزولی است. جایی که قیمتها به صورت پیوسته پایین میروند. همچنین در بازارها دورههای فشرده سازی یا بازار بی روند (sideways) هم داریم که صورت اختصار بازارِ ساید نیز گفته میشود. در این حالت هیچ روند شفافی در بازار وجود ندارد.
توجه کنید که یک بازارِ رونددار به این معنا نیست که بازار همیشه در آن جهت حرکت خواهد کرد. یک روند طولانی مدتِ صعودی ممکن است شامل روندهای کوتاهتر نزولی باشد و بالعکس. این مساله ذاتِ روند های بازار است. این مساله به زاویه دید شما یا به زبان دقیق تر بازه زمانی (time frame) شما بر میگردد. روند بازار در بازههای زمان بالاتر(بزرگتر) همیشه بر روند بازار در بازههای زمانی پایینتر(کوتاهتر) غلبه دارد.
نکتهی عجیبی که مورد روندهای بازار وجود دارد این است که همیشه در نگاه به گذشته میتوان با قطعیت تعیینشان کرد. ممکن است اصطلاح خطای واپسنگری (hindsight bias) را شنیده باشید که در آن به تمایل انسان برای متقاعد کردن خودش به پیشبینی دقیق یک رویداد پیش از رخدادنش اشاره میکند. احتمالا میتوانید تصور کنید که خطای واپسنگری میتواند چه اثر بزرگی برروی تشخیص روندهای بازار و گرفتن تصمیمهای معاملهگری میگذارد.
چرخههای بازار چیست؟
ممکن شنیده باشید که بازار در چرخه ها (cycles) حرکت میکند. یک چرخه، الگویی از از روندهاست که در زمانهای مختلف روی میدهد. به صورت معمول چرخهها در بازههای زمانی بالاتر(بزرگتر) قابل اتکاتر از بازههای زمانی پایینتر(کوتاهتر) هستند. با این وجود ممکن است شما با نگاه کردن به نمودار ساعتی چرخههایی را ببینید، همانطور که میتوانید در دادههای دههها چرخهها را مشاهده کنید.
بازارها به صورت طبیعی چرخهای هستند.چرخههای بازار میتواند باعث شود برخی طبقههای دارایی در زمانهایی بازده بیشتری نسبت به طبقهی دیگری از داراییها داشته باشند و بلعکس.
تعیین اینکه در هر لحظه، بازار در کجای چرخهاش قرار دارد، عملا غیر ممکن است. این تحلیل زمانی که چرخه به پایان رسید میتواند با دقت در مورد گذشته انجام شود. همچنین چرخهها به ندرت نقطهی شروع و پایان دقیق دارند. اگر میخواهید بیشتر در مورد چرخههای بازار بدانید، روانشناسی چرخههای بازار را مطالعه کنید.
بخش دوم
یک استراتژی معاملاتی چیست؟
یک استراتژی معاملاتی به زبان ساده، برنامهای است که شما برای اجرای معاملاتتان از آن پیروی میکنید. برای انجام معاملات هیچ استراتژي نهایی وجود ندارد و از این رو، استراتژی معاملاتی ارتباطی مستقیم با تمایلات و معیارهای هر معاملهگر دارد.
فارغ از اینکه با چه رویگردی معامله میکنید، داشتن یک برنامه حیاتی است. برنامه یا استراتژی معاملاتی باعث میشود شما به دنبال اهداف شفاف باشید و به خاطر احساست از مسیر خود منحرف نشوید. عموما شما نیاز دارید تا تصمیم بگیرید چه چیزی را، چگونه میخواهید معامله کنید و نقاط ورود و خروج شما کجاست؟
در ادامه چند نمونه از معروفترین استراتژیهای معاملهگری را ارائه میدهیم.
مدیریت سبد یا پرتفوی چیست؟
مدیریت سبد یا پرتفوی (portfolio management) به دنبال ایجاد و مدیریت مجموعهای از سرمایهگذاری ها است. پرتفوی یا سبد دارایی به تنهایی به گروهی از داراییها گفته میشود که میتواند شامل هر گونه دارایی، از پول نقد تا ملک باشد. اگر شما به صورت اختصاصی به معاملهگری ارزدیجیتال میپردازید، احتمالا سبد شما از ترکیبی از بیت کوین و یا سایر ارزهای دیجیتال باشد.
قدم اول برای تشکیل یک سبد، مشخص کردن انتظارتان از سبد است. آیا به دنبال ایجاد سبدی هستید که از نوسانات در امان بماند؟ یا به دنبال سبدی با ریسک بالاتر به امید کسب بازده در کوتاه مدت هستید؟
اندیشیدن در مورد اینکه چگونه میخواهید سبد خود را چگونه مدیریت کنید، بسیار سودمند است. برخی ممکن است استراتژی های منفعلانه (passive strategy) – استراتژیهایی که بعد از خرید دارایی و تشکیل سبد آن را رها میکنید – و برخی دیگر ممکن است رویکردی فعالانه (active strategy) داشته باشند، یعنی به صورت فعال به خرید و فروش دارایی بپردازند تا سود بسازند.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک برای موفقیت در معاملهگری حیاتی است. اینکار با شناسایی انواع ریسکهایی که در بازار با آن سر و کار دارید شروع میشود.
- ریسک بازار (market risk) : ضرر بالقوهای که در صورت ریزش ارزش دارایی، شما ممکن است تجربه نمایید.
- ریسک نقد شوندگی (liquidity risk) : ضرر بالقوهای که به علت عدم نقد شوندگی بازارها بوجود میآید، این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما به آسانی نمیتوانید خریدار یا فروشنده پیداکنید.
- ریسک عملیاتی (operational risk) : ضرر احتمالی که بر اثر چالش و یا نقصی در عملیات، ایجاد میشود. این نقص ممکن است بر اثر خطای انسانی، سخت افزاری، نرم افزاری یا حتی اقدامات عمدی صورت گیرد.
- ریسک سیستماتیک (systematic risk) : ضرر احتمالی که بر اثر شکست بازیگران بزرگ صنعتی که شما در آن فعال هستید بر شما و کل آن صنعت تحمیل میشود.
همانطور که میبینید، تعیین ریسک از دارایی که در سبد خود دارید شروع میشود اما باید دقت کنید که تمامی فاکتورهای داخلی و خارجی را در نظر بگیرید. قدم بعدی سنجش این ریسکها میباشد. چند وقت یکبار ممکن است رخ دهند؟ چقدر سخت خواهند بود؟ و …
با وزن دهی به ریسکها و تشخیص اینکه چقدر احتمال دارند تا برای سبد شما پیش آیند، میتوانید استراتژی مناسب برای پاسخ به این ریسکها را طراحی نمایید. برای مثال ریسک سیستماتیک میتواند با تنوع بخشی (diversification) سرمایهگذاری ها و ریسک بازار را با استفاده از حد ضرر (stop-loss) مدیریت نمایید.
مطمئن شوید تا بخش ریسک مالی توضیح داده میشود و راهنمای تازهواردان به مدیریت ریسک را مطالعه نمایید.
معاملهگری روزانه چیست؟
معاملهگری روزانه (day trading) یک استراتژی معاملاتی است که شامل ورود به و خروج از یک موقعیت معاملاتی در یک روز میباشد. این اصطلاح از بازارهای معاملاتی گذشته مانند سهام گرفته شده است، چرا که آن بازارها در تایم مشخصی از روز فعالیت میکنند و معامله گران روزانه،موقعیتهای معاملاتی خود را قبل از بسته شدن بازار میبندند.
بازار ارزهای دیجیتال همانطور که احتمالا میدانید به صورت ۲۴ ساعته فعال میباشد با این حال کانتکست معاملهگری روزانه در این بازار اشاره به افرادی دارد که یک موقعیت معاملاتی را بیش از ۲۴ ساعت باز نگه نمیدارند.
در معاملهگری روزانه، شما غالبا برای تعیین اینکه چه دارایی را برای معامله انتخاب نمایید به تحلیل تکنیکال تکیه میکنید. از آنجایی که سود در چنین بازهي زمانی ممکن است بسیار کوچک باشد، معاملهگران معمولا سعی میکنند تا از بین داراییهای متنوعای گزینههایی را برای معامله انتخاب نمایند.
این سبک از معاملهگری بسیار فعال است و در عین حالی که میتواند بسیار سودده باشد،میتواند با ریسک زیادی نیز همراه باشد و ازاین جهت مناسب معاملهگران با تجربه است.
معامله گری سویینگ یا نوسانی چیست؟
در معاملهگری نوسانی (swing trading) شما همچنان تلاش میکنید تا از روندهای بازار سود کسب کنید اما افق زمانی معمولا بلند مدتتر است. در این سبک از معاملهگری، موقعیتهای معاملاتی از چند روز تا چند هفته باز نگهداشته میشوند.
معمولا هدف در این سبک شناسایی دارایی است که پایین تر از ارزش واقعیاش معامله میشود و احتمال دارد که ارزشش بالا رود. شما این دارایی را خریداری مینمایید و سپس زمانی که قیمتش افزایش یافت میفروشید و اینگونه سود میسازید. همچنین شما ممکن است داراییهایی را بیابید که بیش از ارزش واقعیشان قیمت گذاری شدهاند و با فروش این داراییها در قیمت بالا و خرید مجددشان در قیمت پایین کسب سود نمایید.
همانند معاملهگران روزانه، بسیاری از معاملهگران نوسانی نیز از تحلیل تکنیکال استفاده مینمایند، با این وجود از آنجا که این استراتژی در دایره زمانی بلند مدتتری کار میکند، تحلیل بنیادی نیز میتواند ابزار ارزشمندی باشد.
معاملهگری نوسانی استراتژیای مناسبتر برای تازه واردان است، چرا که معمولا کمتر با تصمیمگیری های آنی و سریع که در معاملهگری روزانه وجود دارد، سر و کار دارد. معاملهگری نوسانی به شما اجازه میدهد تا زمان بیشتری برای تصمیمگیری صرف نمایید.
پوزیشن تریدینگ یا معاملهگری موقعیتی چیست؟
معاملهگری روندی یا پوزیشن تریدینگ (position trading) یک استراتژی بلند مدت است. معاملهگران دارایی را برای نگهداری بلندمدت خریداری