چکیده
مجموع ارزش همه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک بازه خاص تولید ناخالص داخلی (GDP)‌ نامیده می‌شود. نرخ رشد پایین می‌تواند باعث سیاست انبساطی و نرخ رشد بالا ممکن است باعث سیاست انقباضی برای کاهش تورم شود. یکی از معیارهای جالبی که سرمایه‌گذاران می‌توانند برای درک ارزش‌گذاری بازار سهام از آن استفاده کنند، نسبت کل سرمایه بازار به تولید ناخالص داخلی است. چنانچه شخصی با استفاده از سود حاصل از سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال به خرید محصولات و سرویس‌ها بپردازد، این فرآیند در روش هزینه و روش درآمد محاسبه می‌شود.

تولید ناخالص داخلی (GDP) به مجموع ارزش پولی یا بازاری تمامی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی خاص اشاره دارد. GDP یک معیار گسترده از کل تولید داخلی، به‌عنوان یک کارت امتیازی جامع از سلامت اقتصادی یک کشور خاص عمل می‌کند.

تولید ناخالص داخلی معمولاً به‌صورت سالانه و گاهی اوقات به‌صورت فصلی نیز محاسبه می‌شود. به‌عنوان‌مثال، در ایالات متحده، دولت برآورد تولید ناخالص داخلی سالانه را برای هر سه‌ماهه مالی و همچنین برای سال تقویمی منتشر می‌کند. مجموعه‌داده‌های فردی موجود در این گزارش به‌صورت واقعی ارائه شده‌اند، بنابراین داده‌ها برای تغییرات قیمت تعدیل می‌شوند و بنابراین، جدا از تورم است.

در این مقاله از آکادمی تبدیل به هر چیزی که باید درباره تولید ناخالص داخلی بدانید می‌پردازیم.

تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟

محاسبه تولید ناخالص داخلی یک کشور شامل تمام مصرف خصوصی و عمومی، هزینه‌های دولتی، سرمایه‌گذاری‌ها، اضافه‌شده به موجودی‌های خصوصی، هزینه‌های ساخت‌وساز پرداخت‌شده و تراز تجاری خارجی می‌شود. صادرات به ارزش‌افزوده و واردات نیز از آن کم می‌شود.

از میان تمام اجزایی که تولید ناخالص داخلی یک کشور را تشکیل می‌دهند، تراز تجاری خارجی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تولید ناخالص داخلی یک کشور زمانی افزایش پیدا می‌کند که ارزش کالاها و خدماتی که تولیدکنندگان داخلی به کشورهای خارجی می‌فروشند از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که مصرف‌کنندگان داخلی خریداری می‌کنند، بیشتر شود. وقتی که این وضعیت رخ می‌دهد، می‌گویند کشوری مازاد تجاری دارد.

چنانچه وضعیت معکوسی رخ دهد، یعنی اگر مقداری که مصرف‌کنندگان داخلی برای محصولات خارجی خرج می‌کنند از مجموع آنچه تولیدکنندگان داخلی می‌توانند به مصرف‌کنندگان خارجی بفروشند بیشتر باشد، به آن کسری تجاری می‌گویند. در این شرایط، تولید ناخالص داخلی یک کشور تمایل به کاهش دارد.

تولید ناخالص داخلی را می‌توان بر مبنای اسمی یا واقعی محاسبه کرد که دومی تورم را محاسبه می‌کند. به‌طورکلی، تولید ناخالص داخلی واقعی روش بهتری برای بیان عملکرد بلندمدت اقتصاد ملی است زیرا از دلار ثابت استفاده می‌کند.

نمودار تولید ناخالص داخلی GDP

فرض کنید یک کشور در سال ۲۰۱۲ تولید ناخالص داخلی اسمی ۱۰۰ میلیارد دلار داشته است. تا سال ۲۰۲۲، تولید ناخالص داخلی اسمی آن به ۱۵۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. قیمت‌ها نیز در همین مدت ۱۰۰ درصد افزایش یافته‌اند. در این مثال، اگر صرفاً به تولید ناخالص داخلی اسمی آن نگاه کنید، به نظر می‌رسد که اقتصاد کشور عملکرد خوبی دارد. بااین‌حال، تولید ناخالص داخلی واقعی (بیان شده به دلار در سال ۲۰۱۲) تنها ۷۵ میلیارد دلار خواهد بود که نشان می‌دهد که کاهش کلی در عملکرد واقعی اقتصادی در این زمان اتفاق افتاده است.

ثبت نام با موفقیت انجام شد

عکس خبرنامه
چکیده دنیای کریپتو در یک ایمیل

با عضویت در خبرنامه تبدیل از جدیدترین مقالات آموزشی و تاثیرگذارترین اتفاقات ارزهای دیجیتال در یک ایمیل مطلع شوید.

نحوه استفاده از داده‌های تولید ناخالص داخلی

بیشتر کشورها داده‌های GDP را هر ماه و یا پس از سه ماه منتشر می‌کنند. در ایالات متحده، دفتر تجزیه‌وتحلیل اقتصادی (BEA) پیش‌فروش تولید ناخالص داخلی سه‌ماهه را چهار هفته پس از پایان سه‌ماهه، و داده‌های نهایی را سه ماه پس از پایان سه‌ماهه منتشر می‌کند. انتشارات BEA جامع و حاوی جزئیات فراوانی است که به اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد تا اطلاعات و بینش‌هایی را در مورد جنبه‌های مختلف اقتصاد به دست آورند.

تأثیر بازار تولید ناخالص داخلی به‌طورکلی محدود است، زیرا به گذشته نگاه می‌کند، و مدت‌زمان قابل‌توجهی بین پایان سه‌ماهه و انتشار داده‌های تولید ناخالص داخلی سپری شده است. بااین‌حال، داده‌های تولید ناخالص داخلی می‌تواند بر بازارها تأثیر بگذارد اگر اعداد واقعی به طور قابل‌توجهی با انتظارات متفاوت باشد.

ازآنجایی‌که تولید ناخالص داخلی نشانه مستقیمی از سلامت و رشد اقتصاد است، کسب‌وکارها می‌توانند از تولید ناخالص داخلی به‌عنوان راهنمای استراتژی تجاری خود استفاده کنند. نهادهای دولتی، مانند فدرال رزرو در ایالات متحده، از نرخ رشد و سایر آمارهای تولید ناخالص داخلی به‌عنوان بخشی از فرآیند تصمیم‌گیری خود برای تعیین نوع سیاست‌های پولی استفاده می‌کنند.

اگر نرخ رشد کند شود، آنها ممکن است یک سیاست پولی انبساطی را برای تقویت اقتصاد اجرا کنند. اگر نرخ رشد قوی باشد، ممکن است از سیاست پولی برای کاهش سرعت کار استفاده کنند تا سعی کنند تورم را از بین ببرند.

تولید ناخالص داخلی واقعی شاخصی است که بیش از همه چیز در مورد سلامت اقتصاد می‌گوید. به طور گسترده توسط اقتصاددانان، تحلیلگران، سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران دنبال و موردبحث قرار می‌گیرد. انتشار آخرین داده‌ها تقریباً همیشه بازارها را به حرکت درمی‌آورد، اگرچه همان‌طور که در بالا ذکر شد این تأثیر می‌تواند محدود باشد.

تولید ناخالص داخلی و سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاران بر روی تولید ناخالص داخلی نظارت می‌کنند؛ زیرا چارچوبی برای تصمیم‌گیری درست آنها فراهم می‌کند. سود شرکت‌ها و داده‌های موجود در گزارش تولید ناخالص داخلی منبع خوبی برای سرمایه‌گذاران سهام محسوب می‌شود، زیرا هر دودسته رشد کل را در طول دوره نشان می‌دهند. داده‌های سود شرکت‌ها همچنین سودهای قبل از مالیات، جریان‌های نقدی عملیاتی و تفکیک‌ها را برای تمام بخش‌های اصلی اقتصاد نشان می‌دهند.

مقایسه نرخ‌های رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف می‌تواند در تخصیص دارایی‌ها نقش داشته باشد و به تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری در اقتصادهای با رشد سریع خارج از کشور کمک کند.

یکی از معیارهای جالبی که سرمایه‌گذاران می‌توانند برای درک ارزش‌گذاری بازار سهام از آن استفاده کنند، نسبت کل سرمایه بازار به تولید ناخالص داخلی است که به‌صورت درصد بیان می‌شود. نزدیک‌ترین معادل به این از نظر ارزش‌گذاری سهام، ارزش بازار یک شرکت به کل فروش (درآمد) است که از نظر هر سهم، نسبت قیمت به فروش شناخته می‌شود.

همان‌طور که سهام در بخش‌های مختلف با نسبت‌های قیمت به فروش بسیار متفاوتی معامله می‌شوند، کشورهای مختلف نیز با نسبت‌های ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی معامله می‌کنند که به معنای واقعی کلمه در سراسر نقشه وجود دارد. به‌عنوان‌مثال، بر اساس گزارش بانک جهانی، ایالات متحده نسبت ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی ۱۹۳.۳ درصد برای سال ۲۰۲۰ داشته است، درحالی‌که چین دارای نسبت کمی بیش از ۸۳.۲ درصد و هنگ‌کنگ نسبت ۱۷۷۷.۲ درصد بوده است.

بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف این داده‌ها این است که در مواقع درست در دسترس نیستند. سرمایه‌گذاران تنها یک به‌روزرسانی در هر سه‌ماهه دریافت می‌کنند و بازبینی‌ها می‌تواند به‌اندازه‌ای بزرگ باشد که درصد تغییر در تولید ناخالص داخلی را به میزان قابل‌توجهی تغییر دهد.

پرسشنامه آکادمی تبدیل لطفا با شرکت در پرسشنامه زیر، دیدگاه خود درباره آکادمی تبدیل و کیفیت مقاله‌ها را با ما در میان بگذارید.
شرکت در پرسشنامه

تولید ناخالص داخلی و ارز دیجیتال

تولید ناخالص داخلی و ارزهای دیجیتال

تأثیر بیت کوین و ارز دیجیتال در شاخص GDP کمی پیچیده است. بیت کوین برای ماینرها و استخراج‌کنندگان به‌عنوان یک محصول خروجی حاصل از سرمایه و کار آنها محسوب می‌شود. درحالی‌که برای سرمایه‌گذاران یک دارایی دیجیتال برای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود و برای مصرف‌کنندگان نقش یک ارز را دارد.

بیت کوین در این محاسبات را بهتر است همانند ارز فیات در نظر بگیریم. صادرشدن ارز فیات توسط دولت‌ها به‌عنوان مخارج آنها تلقی نمی‌شود و توسط هیچ شخصی به دست نیامده است. به همین دلیل تأثیری بر روی تولید ناخالص داخلی نخواهد داشت. ارز فیات فقط زمانی که در ازای کالا و خدمات پرداخت  شود، می‌تواند در تولید ناخالص داخلی محاسبه شود.

چنانچه شخصی با استفاده از سود حاصل از سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال به خرید محصولات و سرویس‌ها بپردازد، این فرآیند در روش هزینه و روش درآمد محاسبه می‌شود.

جمع‌بندی

تولید ناخالص داخلی به سیاست‌گذاران و بانک‌های مرکزی هر کشور این امکان را می‌دهد تا بررسی کنند که آیا اقتصاد در حال انقباض است یا در حال گسترش است، آیا به تقویت یا مهار نیاز دارد و آیا تهدیدی مانند رکود یا تورم در آینده ظاهر می‌شود.

مانند هر معیار دیگری، تولید ناخالص داخلی دارای نقص‌ها و ایراداتی است. در سال‌های اخیر، دولت‌ها برای افزایش دقت و ویژگی‌های تولید ناخالص داخلی، تغییرات متفاوتی را ایجاد کرده‌اند. ابزارهای محاسبه تولید ناخالص داخلی نیز از زمان تصور آن به طور پیوسته تکامل‌یافته است تا با اندازه‌گیری‌های در حال تحول فعالیت صنعت و تولید و مصرف اشکال جدید و نوظهور همگام شود.

تولید ناخالص داخلی آیا می‌توانید تأثیری روی ارزهای دیجیتال داشته باشد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید